در این میان گروه اندکی باقی مانده اند که یادقیامت ، چشم هایشان را بر همه چیز
فرو بسته و ترس رستاخیز ، اشک هایشان را جاری ساخته است .
برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند
و برخی دیگر ترسان و سرکوب شده و سکوت اختیار کرده اند .
بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند ،
و بعضی دیگر گریان و دردناکند که تقیه و خویشتن داری آنها را از چشم مردم
انداخته است ...
و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گویا در دریای نمک فرو رفته اند.
دهن هایشان بسته و قلب هایشان مجروح است .
آنقدر نصیحت کردند که خسته شدند ...
از بس سرکوب شدند ،ناتوانند ...
و آنقدر که کشته داده اند ،انگشت شمارند .
*نهج البلاغه/خطبه32
نوشته شده توسط : محمدرضا
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا !
به روان پاک محمد صلی الله علیه و آله و سلم درود باد که در راه رضای تو ...
سیاه را بر سفید ، و درویش را بر توانگر ، و بیگانه را بر خویش ،
و دور را بر نزدیک برگزید .و عاشقانه به تبلیغ وحی تو و اعلای قانون تو
و تعظیم قرآن تو پرداخت ...
خداوندا !
تو را آنچنان حمد و ثنای گویم تا به همراه نیک بختان روی نیک بختی بینم و
در شمار دوستان تو در آیم و با شهدایی که در راه رضای تو به
خاک و خون غلطیده اند همسایه و همخانه باشم .
* صحیفه سجادیه
نوشته شده توسط : محمدرضا
لیست کل یادداشت های این وبلاگ